۸ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۳۶

در گفتگو با مهر عنوان شد؛

تبعات ظلم پنهان سنگین‌تر است/ علت بی توجهی به ظلمهای اجتماعی

تبعات ظلم پنهان سنگین‌تر است/ علت بی توجهی به ظلمهای اجتماعی

یک مدرس دانشگاه با هشدار نسبت به تبعات ظلمهای پنهان در جامعه تأکید کرد: از مهمترین مصادیق ظلم پنهان این است که انسان مسئولیتی را بپذیرد که یقین دارد از عهده آن به خوبی برنمی آید و حضرت علی(ع) چنینی شخصی را ملعون توصیف می کند.

حجت الاسلام محمدجواد اسکندرلو عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد بحث ظلم در آیات و روایات اسلامی گفت: از نظر لغوی مفهوم «ظلم» به معنی «نهادن چیزی در جای غیر خود» است. مهمترین اقسام ظلم در سه دسته قرار می گیرد؛ ظلم نسبت شرک به خدا دادن، نافرمانی از دستورات الهی و خروج از دایره بندگی خدا، و سوم ظلم انسان نسبت به خود است.

وی افزود: امام باقر(ع) در حدیثی که در جلد دوم صفحه 330 اصول کافی آمده است، می فرماید: ستم بر سه قسم است؛ اول ستمی که خدا آن را می آمرزد، دوم ستمی که خدا هرگز نمی آمرزد و سوم ستمی که خداوند به راحتی از آن نمی گذرد. اما ستمی که خدا آن را می آمرزد ستمی است که انسان به خودش می کند چون نتیجه معصیتهای فردی ظلم به خود است.
 
این پژوهشگر قرآن تأکید کرد: ستمی که هرگز خدا نمی آمرزد «شرک» است؛ چرا که خداوند در قرآن می فرماید« إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ». اما ستمی که خداوند به راحتی از آن نمی گذرد، حقوقی است که مردم نسبت به یکدیگر دارند. یعنی خداوند آمرزش اینگونه گناهان که حق الناس است را مشروط به کسب رضایت کسانی که حقوق شان پایمال شده، کرده است.
 
حجت الاسلام اسکندلو تصریح کرد: از امام صادق(ع) روایت شده است؛ هرگاه انسان به کسی ستم کند به همان ستم گرفتار می شود چه در خودش و چه در مالش و چه در فرزندش باشد و نیز از دیدگاه امام سجاد(ع) بدترین ظلم، ستمی است که صاحبش یاوری جز خدا نداشته باشد.
 
وی با بیان اینکه بر اساس آیات قرآن بزرگترین ظلم، شرک به خدا است، افزود: در سوره اعرف آیه 37 می خوانیم: فَمَنْ‌ أَظْلَمُ‌ مِمَّنِ‌ افْتَرَى‌ عَلَى‌ اللَّهِ‌ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ‌ بِآیَاتِهِ‌» یعنی: « چه کسی ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ می‌بندند، یا آیات او را تکذیب می کنند؟» با توجه به اینکه از دیدگاه قرآن ریشه همه بدبختی های انسان شرک است و سرمایه همه سعادتها توحید است؛ روشن می شود این افراد گمراه کننده، ستمکارترین مردم هستند اینها هم به خود و هم به جامعه خویش ستم می کنند.
 
نویسنده کتاب « نگاه قرآنی به پاکسازی روح»، به انواع و ابعاد ظلم در اندیشه اسلامی اشاره کرد و گفت: ظلم دارای دو بعد فردی و اجتماعی است و مهم تشخص این دو از یکدیگر است؛ ظلم به خود همان ارتکاب گناهان شخصی است که ضرر و زیان آن به خود فرد برمی گردد مثل خالکوبی روی پوست اما ظلم به دیگران همان گناهانی است که آسیبهای گسترده اجتماعی در پی دارد و بر اساس آیات قرآن تعبیر «ظالم» هم شامل کسانی می شود که به خود ستم روا داشته اند و هم کسانی که به دیگران ستم کرده اند و یا موجب انحراف عقیدتی در دیگران شده اند.
 
حجت الاسلام اسکندرلو تأکید کرد: بدترین مصداق ظالمین کسانی هستند که به لحاظ نظری یا عملی موجب انحراف مردم می شوند و آنها را از راه حق باز می دارند. در آیه 18 و 19قرآن می خوانیم: «... أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُمْ بِالآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ».
 
وی با اشاره به تفاوت ظلم به خود و دیگران گفت: بعد آسیب رسانی ظلم مورد تأکید است؛ یعنی از نظر شرعی هر دو ظلم حرام است یعنی خود انسان هم نمی تواند بگوید من مالک خود هستم، پس هر کار می خواهم می کنم و مثلا سیگار می کشم و یا اینکه مثلا این لباس برای خودم هست و می خواهم آن را دور بیندازم. انسان و اموالش بر اساس آیات و روایات، ملک خدا و امانت الهی در دست بشر است. لذا در این قضیه هر دو بعد ظلم کردن، حرام است. ظلم به خود و دیگران در تصرف بدون رضای الهی مشترک هستند اما در میزان حرمت و آثار وضعی تفاوت دارند که از نظر عقلی و اخلاقی ظلم به دیگران به مراتب آثار و عقابش بیش از ظلم به خود است.

استاد جامعة المصطفی افزود: چرا افراد در ظلم کردن در رفتار اجتماعی کمتر حساسیت دارند، علت این ناهنجاری اجتماعی این است که اکثر مردم مسئولیت خود را در برابر خدا فقط در عبادات فردی می پندارند؛ مثل پرداخت خمس و زکات و... و دین را امری شخصی و محدود می دانند اما اگر به آموزه های اسلامی مراجعه کنند خواهند فهمید که ظلم کردن به دیگران در ادارات و عدم رسیدگی به امور مراجعه کنندگان و یا بی تفاوت بودن در برابر زشتی های جامعه این بدترین مصداق ظلم است.
 
وی افزود: از نظر اسلام قوام دین به امر به معروف و نهی از منکر وابسته است و روشن ترین مصداق نهی از منکر، دوری کردن خود شخص از هر گونه ستم به دیگران است. علت اینکه افراد در مصادیق ظلم اجتماعی حساسیت زیادی نشان نمی دهند این است که میزان و دایره مسئولیتهای خود را حتی از نظر دینی امری شخصی می دانند از این جهت می گویند فرد از جامعه جداست و ما همان وظایف عبادی و شخصی را در مقابل خدا انجام دهیم کفایت می کند.

حجت الاسلام اسکندرلو پاره ای از ستمها را علنی خواند و با هشدار نسبت به ظلمهای پنهان در جامعه گفت: من به چند نمونه از این ظلمهای پنهان اشاره می کنم. اول پاسخ دادن به سؤالی که انسان نمی داند و به خاطر غرورش به غلط بیان کند چه پاسخ مسائل شرعی، کلامی و اعتقادی و یا پاسخ  به پرسشهای متداول در زندگی روزمره مثل نشانی غلط دادن باشد. دوم بدون مطالعه به تدریس پرداختن؛ استاد و یا معلمی که در مراکز آموزشی مسئولیت تعلیم و تربیت را عهده دار شده است و بابت آن پول دریافت می کند اگر بدون مطالعه دقیق به تدریس بپردازد ، خود نمونه ای از ظلم پنهان است.
 
وی عدم ارزیابی دقیق پایانامه ها را یکی دیگر از ظلمهای پنهان امروزی برشمرد و افزود: اساتیدی که مسئولیت راهنمایی، مشاوره و یا داوری یک پایان نامه را دارند تا زمانی که آن را به صورت دقیق مطالعه نکرده و اشکالاتش را به دانشجو تذکر نداده است شرعا و اخلاقا حق ندارند در جلسه دفاعیه شرکت کنند، متأسفانه گاهی دیده می شود برخی از اساتید بدون اینکه حتی یک صفحه از پایان نامه را مطالعه کنند در جلسه دفاعیه حاضر می شوند و موجب اجحاف در حق دانشجویان یا طلاب می شوند و حقوق کامل آن را دریافت کرده و به راحتی آن را خرج می کنند.

این پژوهشگر و استاد علوم قرآنی گفت: از دیگر مصادیق ظلمهای پنهان، عدم اطلاع رسانی مسائل مهم توسط مسئولین است؛ گاهی خود شخص مرتکب هیچ گناهی نسبت به خود و دیگران نمی شود اما از وجود یک اختلاس مالی و یا سوء مدیریت در یک اداره و علل آن کاملا خبردار می شود، اما می گوید من مقصر نیستم و هر کسی را در گور خودش می گذارند و به من ارتباطی ندارد و حال آنکه اگر این افراد معضلات و بزهکاری‌ها را به اطلاع مسئولان ذیربط نرسانند، موجب ریشه دواندن فساد شده و ناگهان موجب فروپاشی یک جامعه شود.
 
عضو هیئت علمی دانشگاه المصطفی، در ادامه تأکید کرد: از مهمترین مصادیق ظلم پنهان این است که انسان مسئولیتی را بپذیرد که یقین دارد از عهده آن به خوبی برنمی آورد و حضزت علی(ع) چنینی شخصی را ملعون توصیف می کند.
 
وی کم توجهی والدین به تربیت فرزندان به خاطر تمرکز بر تأمین نیازهای مادی را از دیگر ظلمهای پنهان برشمرد و گفت: فرد به خریدن مثلا موز در روز توجه دارد تا فرزندش مثلا هر روز موز بخورد اما هیچ توجهی به مسائل اخلاقی و تربیت دینی فرزند ندارند. از طرفی عدم مشورت فرزندان با والدین از دیگر مصادیق ظلم پنهان است.
 
حجت الاسلام اسکندرلو در پایان، اشتغال ذهنی مردم به مسائل روزمره زندگی و غفلت از خودسازی روحی و ارتقاء اخلاقی و عدم بهره برداری از مناجات و خلوتهای انس الهی، عدم رعایت بهداشت در محیطهای اجتماعی و عدم رعایت حق تقدم در جامعه را از دیگر مصادیق ظلمهای پنهان برشمرد.
کد خبر 1772683

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha