دکتر ابراهیم برزگر، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و نویسنده «درآمدی بر اندیشه سیاسی صحیفه سجادیه» در گفتگو با خبرنگار مهر، در مورد رابطه عرفان و سیاست که بخش اول این اثر است، گفت: در بخش اول این اثر ابتدا تعریفی از عرفان و بعد سیاست ارائه کردیم. بر مبنای تعریفی که از عرفان و سیاست به دست داده شده، روابط عرفان و سیاست هم تعریف می شود که آیا این رابطه به صورت امتناع است یعنی آیا اصولا اندیشه عرفانی نمی تواند دیدگاهی در سیاست داشته باشد یا نه ممکن است دیدگاهی را به دست دهد که دیدگاه امکان تولید اندیشه سیاسی یا امکان تولید سیاست در عرفان را به دست می دهد.
وی افزود: ما در این کتاب به طور عینی و عملی نشان دادیم هرچند که عرفان بحثی است که به رابطه انسان با خدا می پردازد و پیوسته عارف به دنبال فنا فی الله و بی اعتنایی به امور دنیوی ازجمله سیاست است و علی القاعده در نزد یک عارف زاهد و وارسته، دنیا و سیاست امر بی مقدار و بی اهمیتی تلقی می شود و علی القاعده باید به سیاست و دنیا بی اعتنا باشد، ولی نشان دادیم که نه! این چنین نیست.
برزگر در ادامه سخنانش تصریح کرد: ما می توانیم در واقع یک نحو عرفان منفی داشته باشیم که عرفانی است که عارف را به جهان درون خودش می برد و او را به همین جهان محدود و به خودش مشغول می کند و از توجه به سرنوشت جامعه و از اهتمام ورزی به امور مسلمین غفلت می ورزد، ولی در عین حال می توانیم عرفان مثبتی داشته باشیم که ضمن اینکه می کوشد که رابطه با خدا را به نحو أحسن سازماندهی کند در عین حال نسبت به سیاست، سرنوشت جامعه، سرنوشت مسلمانان غفلت نمی ورزد.
این محقق و نویسنده تأکید کرد: بنابراین از همین جاست که وقتی به رابطه عرفانی توجه می کنیم عرفان متعهد، مثبت و اسلامی آن گونه در رفتار و گفتار پیامبر(ص)، امام علی(ع)، در دعای عرفه امام حسین(ع) و یا در دعاهای صحیفه سجادیه امام سجاد(ع) متجلی شده مشخص می شود، که نه! در اوج روابط عرفانی عارف با خدای خود در عین حال توجه به سرنوشت اجتماع، جامعه و سیاست هم مورد توجه قرار می گیرد و اتفاقا به طور بسیار جالبی به این ابعاد سیاسی پی می بریم که جا به جا امام در تعالیمشان به طور تلویحی دارند مسلمانها را آماده ورود به امر سیاسی می کنند.
وی بیان کرد: رفتار سیاسی همچون رفتارهای دیگر تابع منطق هزینه است. یعنی هر فردی برای مشارکت در سیاست باید هزینه اش را بپردازد که گاه هزینه رفتار سیاسی یک روز وقت گذاشتن برای رأی دادن است. گاه هزینه رفتار سیاسی پول خرج کردن و گاه هم هزینه کردن اعتبار و آبروست و گاه هزینه رفتار سیاسی بذل جان است. رفتار و زمینه های عرفانی انسان را از درون سبکبال می کند، از تعلقات دنیوی آزاد می کند و بنابراین آماده پرداخت هزینه حداکثر و بی نهایت هزینه در راه رفتار سیاسی الهی و متعالی خودش می کند، همان کاری که حضرت امام حسین(ع) در عاشورا انجام داد یا در واقع سایر اولیای الهی انجام دادند.
برزگر با بیان اینکه در واقع وقتی صحیفه سجادیه را مطالعه می کنیم ظاهر این دعاها این است که امام دارد با خدای خود مناجات می کند، گفت: اما وقتی مضامینش را زیر ذره بین بگذاریم و ژرف کاوی کنیم و با پرسشهایی که در اندیشه سیاسی استخراج کردیم برای پاسخ به آن پرسشها متن دعاهای صحیفه سجادیه را مورد ژرف کاوی قرار دهیم کاملا پرسشهای سیاسی را پاسخ دهیم و این کاری است که در این کتاب جا به جا نشان دادیم که در واقع امام سجاد(ع) همانند یک دیپلمات الهی بسیار ورزیده می کوشد که دشمنان خود را خام کند.
وی افزود: وقتی رفتار امام سجاد(ع) را زیر نظر قرار می دهیم در دولت ظالم بنی امیه مشاهده می کنیم که این فرد فقط به خودش مشغول است و دارد دعا می کند و با خدا مناجات می کند و کاری به کسی ندارد در حالی که در این دعاها امام(ع) فرآیند قدرتمند شدن را انجام می دهد. خود این دعاها رفتار معطوف به قدرت بوده است، می کوشد تا روز به روز مسلمانان را قوی سازد، می کوشد مسلمانان را از درون قوی سازد، آنها را منسجم کند، چون به میزانی که انسان هوای نفسانی خود را فراموش می کند و غایت الهی را در دستور کار خودش قرار می دهد انسانها همگی و مسلمانان و شیعیان امام سجاد(ع) دارای غایت واحدی هستند وقتی غایت واحدی پیدا کردند متحد می شوند و وقتی متحد شدند قدرتمند می شوند و بنابراین مشاهده می کنیم نتایج اقدامات امام سجاد(ع) یکی، دو دهه بعد نتیجه می دهد و شاهد قیام های سازمان یافته مسلمان می باشیم.
نویسنده «درآمدی بر اندیشه سیاسی صحیفه سجادیه» تصریح کرد: به هر تقدیر در دعاهای امام سجاد(ع) که یک متن عرفانی است ما می توانیم جلوه های بسیار زیبایی از سیاست نظری و همچنین سیاست عملی را مشاهده کنیم. برای بشر تشنه معنویت، عرفان این دوره که شاهد گرایشات بسیار قدرتمندی حتی در جوامع غربی (مثلا نسبت به مطالعه آثار مولانا) هستیم. این عطش می رساند که هم جهان امروز و هم در جوامع اسلامی و هم در سیاست عملی ما یک عطش و خلأ معنوی را مشاهده می کنیم که این خلأ معنوی می تواند در متون دینی ما ازجمله صحیفه سجادیه پاسخ داده شود و سیاست نظری و به ویژه سیاست عملی تلطیف و اخلاقی شود.
نظر شما