به گزارش خبرنگار مهر،هنر کاشیکاری یکی از مهمترین هنرهای دستی است این هنر در صنعت ارزش بسیار زیادی دارد، وطن اصلی کاشی، ایران بوده است و صنعتگران دوره هخامنشی مبتکر و خالق این هنر بوده اند. ولی در زمان اسکندر این هنر از کشور ایران کوچ کرد و در دوره هلاکوخان به سبکی نو به میهن باز گشت. در قرن ششم هجری (دوازدهم میلادی)، یعنی در دوره سلجوقیان، کاشیکاری، به ویژه معرق کاری، به سمت کمال رفت و بسیار متداول شد. در قرن هشتم هجری (چهاردهم میلادی)هنرمندانی که همیشه به فکر نو آوری بودند موفق شدند اجزاء معرق را ریزتر و کوچکتر کنند و زیباترین اشکال هندسی و گل و بوته ها را در مجموعه هایی از رنگ های لطیف نمایش دهند و بهترین کاشیکاری را در سطوح بناها جلوه گر نمایند. به عبارت ساده می توان گفت که کاشیکاری در عهد چنگیز و تیموریان، صنعتی به کمال رسیده بود که در عهد صفویه به منتهای عظمت خود دست یافت.
بعد از دوره صفویه کاشیکاری ایران سیر نزولی طی کرد. در زمان قاجاریه بعضی از آثار کاشیکاری را تعمیر کردند، در این دوره هیچگونه نوآوری پدیدار نشد و کاشیکاری هایی که انجام شد ظرافت دوره صفویه را ندارند.
قطعا تا به حال برایتان پیش آمده است که آثار هنری را ببینید و در دل، هنر و مهارت سازنده و هنرمند آثار را بستایید، و باز نیز به طور حتم برایتان پیش آمده که به خود ببالید که به راستی هنر نزد ایرانیان است و بس...
استاد اصغر کاشی تراش اصفهانی هنرمند ساکن کرج است که آثار به نام زیادی در زمینه کاشیکاری دارد، در یک خانواده هنرمند در اصفهان متولد شده است و پدرش محمدعلی کاشی تراش اصفهانی از هنرمندان به نام ایرانی است که کارنامه درخشان آثار هنریش برای هر ایرانی به منزله یک گنج به حساب می آید، از سال 1346 در کرج زندگی می کند و مساجد زیادی از جمله مسجد رسول اکرم در جهانشهر و مسجد گوهردشت در کرج را کاشیکاری کرده است.
مجموعه آثار هنرمند، کاشیتراش اصفهانی
سردر باغ ملی در تهران، سردر وزارت امور خارجه، کاشیکاری مجموعه کاخ گلستان، سردر بانک ملی ایران، مساجدی در شهرهای اصفهان، قزوین، کیش و تهران و همچنین حسینه معروف یزد و بسیاری آثار دیگر مانند ستاره های زیبا در آسمان هنریش می درخشد.
میهمان این هنرمند اصفهانی ساکن در کرج هستیم، با اینکه سال های زیادی می گذرد و در کرج ساکن است ولی لهجه زیبای اصفهانی را فراموش نکرده و با همان لهجه زیبا جوابگوی سوالات ماست.
استاد اصغر کاشی تراش اصفهانی با اشاره به خاطرات کودکیش در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: از 5 سالگی کنار پدر و برادرانم به شغل اجدادمان مشغول بودم.
وی در ادامه افزود: 8 سال بیشتر نداشتم که روزی در خانه نشسته بودم که صدایی مرا به سمت درب منزل کشاند، در را باز کردم یکی از دوستان پدرم بود به من گفت پدرت را صدا کن گفتم که در منزل نیست گفت تیشه را بردار و به دنبال من بیا، تیشه را برداشته و به دنبال دوست و همکار پدرم راه افتادم، اولین بار تیشه به دست گرفتم و کاشی ها را برش دادم.
کاشی تراش اصفهانی تاکید کرد: در ابتدا ترسیدم که مورد سرزنش پدرم قرار بگیرم ولی وقتی پدرم فهمید که دست به تیشه برده و کاشی تراشیده ام، رو به من کرد و گفت که تو می توانی، شک ندارم.
وی اظهار داشت: همچنان که بزرگ و بزرگتر می شدم تلاشم بر آن بود که تمام کارهای مرتبط با کاشیکاری را بیاموزم چون پدرم جزو هنرمندان به نام دوره خود بود و همیشه شاگردان زیادی داشت، پدرم جزو اولین هنرمندانی بود که در دوره پهلوی به دربار راه یافت.
انواع کاشی کاری در ایران
استاد کاشی تراش اصفهانی با اشاره به انواع کاشیکاری در ایران گفت: انواع مختلفی از کاشیکاری وجود دارد از جمله گره کشی، در این نوع کاشیکاری، کاشی ها که با طرح و نقش های مختلف با اشکال چند ضلعی و هندسی در کنار هم قرار گرفته اند تشکیل نقشهای کلی را می دهند که به نام گره کشی معروف است.
در نوع معرق کاری قطعه های بریده شده کاشی از روی نقوش مختلف و رنگهای متفاوت، تراشیده و کنار هم قرار گرفته و به شکل قطعه های بزرگ در آمده روی کار نصب می شوند. این نقوش گاهی از شکل های گره کشی و گاهی از نقش های مختلف مانند گل و بته سازی و غیره هستند که به نام اسلیمی و ختایی و نقوش دیگر مشهور شده اند.
و در کاشی هفت رنگ که شهرت زیادی هم دارد، کاشی ها به شکل چهارگوش ساخته می شوند و اندازه تقریبی آنها 15 در 15 سانتیمتر یا بیشتر است. در این شیوه کاشی را پس از پخت اول و ترسیم نقش روی آن دوباره در کوره حرارت می دهند، و پس از خارج شدن از کوره، کاشی ها را در محل، نصب می کنند. هفت رنگ متداول در این نوع کاشیکاری عبارتند از: سفید، سیاه، لاجوردی، فیروزه ای، قرمز، زرد و حنایی، در مسجد امام اصفهان از این کاشی کاری بسیار استفاده شده است.
کاشی تراش اصفهانی یادآور شد: در اصفهان، یزد، تهران، قزوین و کیش، مساجد و حسینیه های زیادی را کاشیکاری کرده ام، بقعه شیخ صفی الدین در اردبیل را نیز به همراه برادرانم کاشیکاری کردیم و پس از اینکه به تهران آمدیم از ما خواسته شد که برای کاشیکاری سردر سفارت ایران در آمریکا به امریکا برویم کار را در ایران آماده کردیم و به همراه برادرم برای نصب سردر سفارتخانه ایران رهسپار واشنگتن شدیم از آن پس برای فرانسه و کشور های دیگر نیز کار سفارش می گرفتیم و در ایران آماده می کردیم و کار را می فرستادیم تا نصب شود.
برای پروژه تئاتر شهر دستمزدی دریافت نکردم
وی در ادامه تاکید کرد: سال 1346 دربار پهلوی جمعی از هنرمندان را خواست تا پروژه تئاتر شهر را شروع کند، قرعه به نام من افتاد و پروژه را شروع کردم پس از اتمام کار هر چقدر منتظر شدم که مابقی هزینه ها را که آن زمان مبلغ زیادی بود بپردازند، بی فایده بود و ظاهرا فراموش کرده بودند چند مدتی گذشت و برای مطالبات خود و کارگرانی که در این پروژه من را همراهی کرده بودند به دربار رفتم ولی در جواب گفتند که هزینه شما از دفتر شهربانو فرح دیبا پرداخت شده حالا چرا به دست شما نرسیده خدا می داند و پیگیری را نیز به خود من محول کردند.
که در این مورد من هیچ وقت نتوانستم حق الزحمه ام را بگیرم وی در ادامه آهی از ته دل کشید و گفت همیشه ماهی های کوچک شکار ماهی های بزرگ می شوند.
وی افزود: پس از این جفا که در حقم شده بود تهران را ترک کرده و به کرج آمدم و از سال 46 در اینجا ساکن شدم.
استاد اصغر کاشی تراش اصفهانی اظهار داشت: مسجد رسول اکرم واقع در جهانشهر اولین پروژه کاریم در کرج بود که به اتمام رسید پس از آن مسجد گوهردشت و مساجد دیگر و همچنین چند پروژه دیگر را نیز به پایان رساندم و مدتی نیز به تدریس پرداختم. در حال حاضر نیز تمام دغدغه فکریم این است که چند صباحی را که در این دنیا مهمان هستم بتوانم فنون این هنر را به اهلش به طور تمام و کمال تحویل دهم.
وی در ادامه افزود: از مسئولین و مدیران شهر می خواهم که به این هنر که به واقع جزو هنرهای ایرانی اسلامی است بیشتر بها داده و زمینه را فراهم کنند تا جوانان با گرایش به چنین هنرهایی چراغ هنر این سرزمین را همیشه روشن نگاه دارند.
وی در پایان گفت: تمام تلاش خود را می کنم تا این چراغ روشن بماند و چراغ را روشن به دست جوانان هنردوست ایران خواهم سپرد برای این تلاش جا دارد بگویم که به اداره کل میراث فرهنگی البرز مراجعه کرده ام و با مسئولین و مدیران این اداره گفتگوی داشته ام مدیرکل اداره کل میراث فرهنگی البرز، احد شریفی و همکارانش در زمینه های مختلف نیز قول های داده اند که من خوش بین هستم و مطمئنم که به وسیله اداره میراث فرهنگی البرز برای ماندگاری این هنر ایرانی – اسلامی می توان گام های بلندی برداشت.
کاشی تراش اصفهانی دغدغه های زیادی از جنس تمام دغدغه های هنرمندان این مرز و بوم دارد، متاسفانه جایگاه هنر و هنرمند در جامعه ما به درستی و روشنی مشخص نشده است، و مشکلات زیادی همیشه دامنگیر هنرمندان در این مرز و بوم بوده است. دولت نیز حمایت های لازم را از هنرمندان نمی کند و همیشه هنرمندان برای دریافت تسهیلات باید از هفت خوان رستم بگذرند که تضمینی نیز برای به سلامت گذشتن از این هفت خوان وجود ندارد.
همیشه در جوامعی هنر پر و بال می گیرد که مشکلات اولیه حل شده و هنرمند با فراغ بال به سراغ خلق آثار هنری روند، دولتمردان در تمام دوران های تاریخی چنان غرق حل مشکل جامعه در زمینه های مختلف بوده اند که به راستی فراموش کرده اند که قشر هنرمند ما نیز احتیاج به امنیت شغلی و رفاه دارد.
.............................
گزارش: ساره نوری
نظر شما