خبرگزاری مهر -گروه هنر-عطیه مؤذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که هر پنجشنبه به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هر هفته میپردازد.
در این بسته خبری هفتگی تلاش کردیم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیم نگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که بهرغم غیررسمی بودن میتوانستند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه ۲۸ فروردینماه میتوانید با سی و سومین بسته خبری «هفت روز سیما» و اولین قسمت آن در سال ۹۹ در مرور مهمترین رویدادها و خبرهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در هفتهای که گذشت، با ما همراه شوید؛ اتفاقاتی که برخی از آنها در سال جدید تلویزیون را با چالشهای تازهتر و دشوارتری مواجه کرده است.
چهره هفته؛ مهدی فرجی از «پایتخت ۶» تا «نون.خ ۲»
درست در اوج حواشی «پایتخت ۶» و نقدها و تحلیلهایی که از هر سو به این سریال روانه شد، تلویزیون یک جلسه نقد ترتیب داد و در آن علاوهبر سیروس مقدم به عنوان کارگردان سریال، مهدی فرجی بهعنوان مشاور پروژه حضور یافت تا پاسخگوی همه نقدها به سریالی که نزدیک به یک دهه موردعلاقه مخاطبان بودهاست، باشد؛ سریالی که در دوران مدیریت وی در شبکه یک سیما متولد شد و به نوعی فرجی را میتوان یکی از اعضای تیم تشکیلدهنده «پایتخت» دانست. پدر معنوی این تیم که در دوره حضورش در مدیریت شبکه یک، چند فصل از این سریال به تولید رسید و حالا با اتمام فصل ششم در نوروز امسال و در مقام مشاور پروژه سعی کرد تا در مقام مشاور، پاسخگوی نقدها باشد.
مهدی فرجی بیشتر از ۲۰ سال در مسئولیتهای مدیریتی سیما بوده است و سال ۹۳ بعد از چندین سال حضور بهعنوان مدیر شبکه یک، از این مسئولیت کنار رفت. او شاید جزو معدود مدیرانی باشد که مراسم تکریم او با حضور جمعی از هنرمندان و برنامهسازان و سریالسازان در یک فرهنگسرا برگزار شد تا قدردانی شایانی به پاس حمایتهای مدیریتیاش به جا بیاید.
فرجی بعد از پایان کارش در مدیریت شبکه یک مدتی را به عنوان دبیر جشنوارههای استانی در معاونت امور استانهای صداوسیما فعالیت کرد و همچنین با سریال «لژیونر» به کارگردانی مسعود آبپرور وارد عرصه تهیهکنندگی شد.
بعد از آن وی وارد تولید یک پروژه جدی دیگر به لحاظ قومیتی و فرهنگی شد و آن تولید سریال «نون.خ» به کارگردانی سعید آقاخانی بود. سریال «نون.خ» که تقریباً با همان محور قرار دادن نگاه اقوام در «پایتخت» شکل گرفت اصل و اساس خود را روی خانوادهای از مناطق کردنشین گذاشت و تجربه موفقیت «پایتخت» را در به کارگیری عناصر بومی و مواجهه خانوادهای از شمال کشور با داستانهای مختلف از جمله مهاجرت و… این بار هم تکرار کرد.
فرجی این سریال را با سعید آقاخانی بهعنوان کارگردان کلید زد و دلیل اصلیاش هم این بود که او خودش کرد است و میتواند فضای چنین سریالی را با شناختی که از مناطق کردنشین و مردمانش دارد در حال و هوایی طنازانه و مفرح به تولید برساند. فصل اول «نون.خ» با همین برگ برنده توانست به موفقیت برسد. برگ برندهای که البته گاهی کمرنگ میشد و به دلیل قصههایی که داشت به تهران و پایتخت کشیده شد.
حالا چند شبی است که فصل دوم «نون.خ» روی آنتن شبکه یک رفته است؛ سریالی که این بار بیشتر به فضای فرهنگی و قومی و مصائب مردمان کردنشین تکیه دارد و بیشترین بار سریال غیر از سعید آقاخانی روی همین کاراکترهای کردنشین میچرخد که شاید نه تنها چهره نباشند بلکه بسیاری شأن هنرورهایی از همین مناطق هستند و اتفاقاً این شبها بازی و ترکیب حضورشان در سریال بسیار موفق بوده است.
این سریال که با تأثیر مستقیم مهدی فرجی به عنوان تهیهکننده به تولید رسید و این شبها فضایی مفرح را برای مخاطب رقم زده است یک بار دیگر نام این مدیر اسبق شبکه یک سیما را بعد از حاشیههای «پایتخت ۶» و ناکامیهای عجیب این سریال، در ذهنها تداعی کرد تا بعد از آن حاشیهها، این بار برای «نون.خ» شوخیها و دغدغههایی که در همین چند قسمت اول در قصهها مطرح کرده است به او و تیمش دست مریزاد گفته شود.
حاشیه هفته؛ معمای دستمزد یا معمای مطالبه!
رقم دستمزدهای مجریان تلویزیون همیشه جزو موارد حاشیه ساز صداوسیما بوده است رقمهایی که معمولاً هرکسی از آن خبر ندارد و طی این چند سال با حضور مجریان برند سازمان و بازیگران و سلبریتیهایی که مجری شدهاند حاشیههایش داغتر هم شده است. این رقمها آنقدر محرمانه هستند که شاید خود عوامل یک پروژه هم گاهی از آن بی اطلاع باشند و معمولاً تا یک نفر خارج از سازمان آنها را عنوان کند کسی نمیتواند به جزئیات آنها پی ببرد.
تا به امروز چند باری حاشیههایی نسبت به دستمزد مجری-سلبریتیها و حتی دیگر مجریان سازمان اعلام شد که آخرین آن به رقم دستمزدهای مهران مدیری و رضا رشیدپور در برنامههای شب یلدای سال ۹۸ بود. در آن زمان مرتضی میرباقری معاون سیمای رسانه ملی حدود ۱۰ روز بعد در جمع خبرنگاران درباره رقم دستمزدها با رد هر گونه رقم نامتعارفی بیان کرد که «برای ما کیفیت و استقبال مخاطب اهمیت دارد و تعیین میکند که عوامل برنامهها چه دریافتیهایی داشته باشند.»
حالا چند روزی است که دوباره رقم دستمزدها حاشیهساز شده است و این بار شائبه دستمزدهای نجومی را علی علیزاده تحلیلگر سیاسی مقیم لندن مطرح کرده است. کارشناسی که تا چند سال پیشتر حضوری پررنگ در رسانههای فارسی زبان خارج از کشور داشت و از مقطعی بریده ویدئوهای سخنان او در دفاع از برخی موضوعات ملی، مورد ارجاع شبکههای تلویزیونی داخل هم قرار گرفت، مواضع همسوی او رصد میشد و حتی بخش غالب سخنان و دیدگاههای او در بخشهای خبری تلویزیون روی آنتن رفت. علیزاده آرامآرام تبدیل به یک کارشناس برنامههای انقلابی در رسانه ملی شد تاجایی که به عنوان کارشناس مهمان و از طریق اسکایپ به ارائه دیدگاههای خود در برنامه «جهان آرا» در شبکه افق پرداخت.
به تعبیری او از کارشناسان خارجنشینی است که بخش عمدهای از شهرت امروزی خود را از توجه رسانه ملی به خود دارد. این تحلیلگر مقیم لندن حالا حاشیهسازی هایش را به سمت تلویزیون و رقم دستمزد رضا رشیدپور مجری برنامه صبحگاهی «حالا خورشید» آورده است. او طی توئیتهایی مدعی شد رشیدپور ماهانه ۴۳۳ میلیون تومان بابت این برنامه صبحگاهی و ۵۰۰ میلیون تومان هم بابت دو برنامه در شب یلدا دریافت کرده است.
توئیتهای وی جنجالی از واکنشها را نسبت به دستمزدها در تلویزیون و به ویژه رشیدپور به پا کرد. کوروش کمرهای مشاور مدیر شبکه سه اما در پاسخ به این توئیتها، فرمی با عنوان «دفترچه برآورد» برنامه را منتشر کرد که طی آن حدود ۲۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای هر برنامه برآورد شده بود. او در توضیحاتی نسبت به این رقم درباره پرداختی شب یلدا نیز بیان کرد که «برنامه شبیلدا تاکنون اصلاً برآورد نشده است! »
بعد از آن رشیدپور نیز در گفتگویی اینستاگرامی با خبرآنلاین درباره دستمزد برنامه صبحگاهی خود توضیح داد و در واکنش به حرف علیزاده درباره دریافتی ۴۰ میلیونی از هر برنامه گفت «آن ۴۰ میلیون تومان برای هر اجرا را اگر خیلی صرفهجویی میکردم به ازای هر برنامه ۲۳ تومانی که بودجه کل هر قسمت بود، در ماه به ۲۰ تا ۲۵ میلیون سهم خودم برای اجرا و تهیه برنامه میشد یعنی شاید در نهایت برنامهای یک تا یک و نیم میلیون تومان.»
این سخن رشیدپور برای اجرای هر برنامه تا یک و نیم میلیون درحالی مطرح شد که باز هم حاشیههای دیگری را روانه خود کرد که از جمله آنها توئیتی از طرف کوروش علیانی بود که خودش فعال رسانهای است و سابقه اجرا در تلویزیون را هم دارد و در واکنش به سخنان رشیدپور طی توئیتی نوشت: «آقای رشیدپور گرامی، من مجری مشهور و حرفهای مانند شما نیستم. خلاصه بگویم. اگر در سال ۹۸ بابت اجرا و تهیه کنندگی هر برنامه به شما با این سابقه و شهرت و حمایت فقط یک، یک و نیم میلیون تومان رسیده است، گمان میکنم کلاه بزرگی سر شما گذاشته اند، باز البته خود دانید.»
حاشیه دستمزدهای مجریان البته نه تنها هنوز حل نشده است که یک مساله پیچیده و غیرشفاف سازمانی است که هر از گاهی با چنین جنجالهایی سر باز میکند. همه میدانند که این سالها غیر از قراردادهای سازمانی مجریان برنامهها رقمی را هم از اسپانسرهای برنامهها دریافت میکنند و شاید همین رقم است که عرف دستمزدهای تلویزیونی را هم بهم زده است و حتی اگر قرارداد تهیه کننده با تلویزیون اعلام شود این یکی قرارداد هیچ گاه اعلام نخواهد شد چون به اسپانسر مربوط میشود و خود را موظف به پاسخگویی به مطالبه نمیداند.
نبود شفافیتهای لازم در چنین فضایی نه تنها کاهش اعتماد عمومی بلکه نوعی نابسامانی در خود تلویزیون را هم در بر خواهد داشت. محسن مهدیان فعال رسانهای در همین باره در یادداشتی که البته به موضوع «نفوذ» مورد نظر علی عسکری رئیس صداوسیما در نامه اخیر او نسبت به حاشیههای «پایتخت» اشاره کرده، نوشته است: «چه کسی به مدیران رسانه ملی مشورت میدهد که افکار عمومی مهم نیست؟ مطابق بند ب ماده ۳ قانون ارتقا سلامت نظام اداری، رسانه ملی موظف است قراردادهای متوسط به بالا را به صورت علنی منتشر سازد اما چنین نکرده و حتی در معرض پرسش نیز چنین نمیکند. چرا؟»
مهدیان در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است: «وقتی حاضر به شفاف سازی نباشید و برای فهم مخاطب حرمت قائل نباشید، مطالبه شفافیت دست افرادی میافتد که هویت شأن شبهه ناک است. وقتی به نقد رسانههای دلسوز وقعی ننهید گرفتار افرادی میشوید که با تهمت و افترا پروژه بی اعتمادسازی را پیش میبرند.»
باید دید چالش «شفافیت» در این مصداق خاص چه سرنوشتی در رسانه ملی پیدا خواهد کرد؟
نکته هفته؛ ادامه «پایتخت ۶» با تعهد مالی جدید؟
همانقدر که دستمزدهای مالی مورد توجه واقع میشود رقم بودجه پروژهها نیز گاهی برای مخاطب عام و خاص جلب توجه میکند. به ویژه که گاهی این پروژهها از مبادی مشخص و مراحل روتین رد نمیشوند مثل «پایتخت ۶» که قرارداد آن در اداره کل بازرگانی صداوسیما بسته شد و مراحل تولید را برخلاف سایر پروژهها از طریق سیمافیلم طی نکرد.
در سکانسهایی از پشت صحنه این سریال که در شبکه یک سیما پخش شد نیز مدیران اداره کل بازرگانی همراه با مجید زینالعابدین به پشت صحنه سریال رفته بودند.
یکی از موارد موضوعه نسبت به این سریال در حال حاضر این است که از ابتدا الهام غفوری بهعنوان تهیه کننده و سایر عوامل تیم «پایتخت ۶» بیان کردند که این سریال در ۱۵ قسمت ساخته میشود و طبق تعهد این تیم ۱۵ قسمت تولید و به سازمان تحویل داده شده است.
از این زاویه و با اتمام پخش ۱۵ قسمت از تلویزیون در حال حاضر تیم تولید این مجموعه تعهد مالی برای ساخت ادامه این سریال ندارد و تنها به دلیل تعهد اخلاقی در ساخت یک پایان بندی قرار است چند قسمت دیگر برای سریال ساخته شود؛ اما مشخص نیست ۴ قسمت باقیمانده که به اعتراف سیروس مقدم بدون آنها فصل ششم «پایتخت» ناقص است، چقدر بار مالی برای تلویزیون به همراه خواهد داشت؟
با این حال سریال طبق قرارداد با بازرگانی صداوسیما تعهدی برای تولید ندارد و باید دید ادامه تولید این سریال از طریق شبکه یا سیمافیلم و به روش معمول خواهد بود یا با مذاکره اداره کل بازرگانی صداوسیما با رقم تکمیلی و به تعبیری متمم قرارداد به تولید میرسد.
اتفاق عجیب هفته؛ انتشار سکانسهای ممنوعه
ممیزی شدهها همیشه جذابند! نه از این حیث که دچار ممیزی میشوند بلکه از این حیث که مخاطب دوست دارد بداند چه بخشی از یک فیلم، سریال یا محتوایی که در سینما یا تلویزیون شاهدش بوده است دستخوش ممیزی و حذفیات شده است. همین توجه مخاطب گاهی دستمایه کارگردانان و تهیهکنندگان فیلمها و سریالها شده است تا برای پسند او و حاشیهای کردن ماجرا و گاهی به دلیل دفاع از اثر خود و تیغ ممیزیهایی که شاید به ناحق هم بوده است دست به انتشار سکانسهای ممیزی شده یا سانسوری آثارشان زدهاند.
در ایام نوروز چند باری پستهای اینستاگرامی بازیگران سریال «پایتخت ۶» خبر از سانسور این مجموعه داد و حتی با پخش یکی از قسمتها، احمد مهرانفر بخشی از فیلمنامه را نیز منتشر کرد تا نشان دهد دیالوگها هیچ اشکالی نداشتهاند اما با تیغ سانسور مواجه شده اند.
در روزهای پخش «نون.خ» نیز سکانسی از این سریال بعد از پخش، به طور کامل در فضای مجازی منتشر شد تا مخاطب بداند که این سریال هم دستخوش ممیزی شده است.
مورد عجیب در این میان اما انتشار سکانسهای سانسوری این روزها اما به سریال «ممنوعه» به کارگردانی امیر پورکیان اختصاص دارد که هر بار در یکی از پستهای اینستاگرامی خود بخشی از این ممیزیها را با عنوان «سکانسهای سانسور / ممنوعه» انتشار میدهد.
پورکیان کارگردان سریال «ممنوعه» که در شبکه نمایش خانگی توزیع شد پیش از این در جواب انتقادها به داستانپردازی سطحی و بدون قصه و پایانبندی ضعیف سریال با استفاده از کلیدواژه سانسور، خود را بی تقصیر دانست و صحنههای سانسوری را بخشهای مهمی از سریالش دانست که حذف آنها ساختار و قصه را به نابودی کشانده است. بخشی از این سکانسها که حالا توسط او منتشر شده است اگرچه از اساس نظارت را روی سریالها زیر سوال برده اما با مشاهده صحنههایی که صرفاً به روابط سطحی و یا نمایش عیانی از مصرف مواد مخدر و… میپردازد نشان میدهد ارتباط مهم و تأثیرگذاری در قصه نداشته اند.
شاید در فضای مجازی امروزی دیگر نتوان از ممیزی آنچنان که پیش از این مرسوم بوده است سخن گفت و به راحتی با انتشار یک سکانس میتوان همه نظارتها را دور زد با این حال انتشار صحنههای سریالهایی چون «ممنوعه» از طرفی میتواند عیار کارگردانانی را که با استفاده از کلیشههای سانسور مدعی نابودی آثارشان میشوند مشخص کند و از طرفی هم میتواند محتوای مورد نظر را در معرض حاشیهها قرار دهد تا دیده شود و اتفاقاً در نبود ناظرانی که این صحنهها را شایسته دیده شدن ندانسته اند به مدد فضای مجازی بیشتر هم دیده میشوند.
پیشنهاد ویژه؛ «نون.خ» را از دست ندهید
این شبها سریال «نون.خ» به کارگردانی سعید آقاخانی در حالی روی آنتن میرود که در همین چند قسمت اولیه مخاطب عام و خاص را هم با خود همراه کرده است.
فصل اول «نون.خ» در قالب سریالی نوروزی سال گذشته پخش شد و استقبال از آن باعث شد دومین فصل آن نیز به تولید برسد. یک برگ برنده این سریال پرداخت به یکی از قومیت هاست که به دلیل اصالت و تعلق سعید آقاخانی به اهالی کرد سراغ این قومیت رفته است.
این سریال در فصل جدید شوخیهایی با فضای هنر، هالیوود و حتی جشنوارههای سینمایی داشته است که مورد اقبال مخاطبان خاص هم قرار گرفت؛ از جمله صحنهای که طی آن در یک جشن سنتی با نام «جشن انار» و داوری باغبان نمونه در این جشن کنایهای هم به اهدای جوایز در جشنواره فیلم فجر زده میشود و با کلیدواژههای نام آشنا برای اهالی هنر شوخی میکند.
«نون.خ» تقریباً اولین سریالی است که خیلی جدی به یاداوری زلزله کرمانشاه پرداخت و با صحنههایی که طی دو قسمت اخیر در سریال نمایش داده شد به یاداوری این اتفاق تراژیک و تکان دهنده پرداخت.
بازی هنرمندانه سعید آقاخانی و ارتباط صمیمی او با دخترانش و همچنین کاراکترهایی که بیشتر آنها هنرورانی از خود کرمانشاه هستند از جمله ویژگیهای این سریال است که میتواند این شبها در نبود یک سریال طنز درست و حسابی مخاطب را سر ذوق بیاورد.
سریال «نون.خ» هر شب ساعت ۲۲:۱۵ روی آنتن شبکه یک سیما میرود.
نظر شما