ناصر حسینی مهر مدرس و کارگردان تئاتر با توجه به شرایط نابسامانی که در زمینه مدیریت هنری و تئاتر طی سالهای گذشته به ویژه ۲ سال اخیر و شرایط کرونایی وجود داشته، درباره رویکردی که دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در خصوص تئاتر لحاظ کند به خبرنگار مهر گفت: خواهش میکنم یکبار دیگر به حرفهای مکرر من از چهارده سال پیش تا کنون التفات بفرمایید، گرچه تلخ مثل هر دارویی اما علاجگر است. در آغاز به تاًکید بگویم برای برنامهریزی و اعتلای رشته هنر تئاتر در سراسر کشور، بیش از هر چیز مدیریت جامعه که همان دولت است باید نقش و جایگاه این رشته را روشن کند و از ابهاماتی که در این سالها به وجود آمده خارج سازد.
وی متذکر شد: هیچ راهی نیست جز آنکه جایگاه هنر تئاتر و هنرمند تئاتر به شکلی قانونی و مدون مشخص شود؛ چه در وزارت کار و چه در وزارت ارشاد و فرهنگ و هنر. گمان نکنم تا کنون در تاریخ پارلمانی ما سرنوشت تئاتری این سرزمین، حتی برای یک ساعت هم نظر قانون گذاران و نمایندگان ملت را به خود جلب کرده باشد. ما در ایران همواره با طفیلی بودن این رشته و عدم سرمایه گذاری و محدود کردن فعالیت گروههای نمایشی مواجه بودهایم، چه در بخش بودجه و چه در بخش کنترل دائمی و اعمال ممیزی. باور بفرمایید چنین رویه و شرایطی احساس امنیت در کارهای صحنهای را از بین میبرد. و تردید نباید داشت اگر هنرمند تئاتر احساس امنیت نکند و در چنبرهای از ترس دائمی به سر ببرد، یا به آینده خوش بین نباشد و یا اگر نگرش خاص و جناحی بر او تحمیل شود، دیگر او یک آفریننده نیست و خطر خشکیدن ریشههای این بخش از هنر را در پی دارد و نفرین آیندگان.
حسینیمهر معتقد است هنر تئاتر را نمیشود پشت درهای بسته اعتلا بخشید.
گمان نکنم تا کنون در تاریخ پارلمانی ما سرنوشت تئاتری این سرزمین، حتی برای یک ساعت هم نظر قانون گذاران و نمایندگان ملت را به خود جلب کرده باشد این مدرس تئاتر یادآور شد: تئاتر را نمیتوان با تکیه بر جماعتی بوقلمون صفت و حذف هنرمندان دلسوز و مستعد اداره کرد و نمیشود جامعه را با مشتی جشنوارههای ریز و درشت صاحب هنر نمایش کرد. هنر تئاتر به برنامهریزی بنیادین نیاز دارد، به کمک دولتی و بودجه کافی برای گروهها نیازمند است، حذف کامل سانسور را میطلبد و همینطور تغییرات اساسی در مرکز هنرهای نمایشی، سندیکا و تشکلهای صنفی مستقل، بیمه هنرمندان، آموزشهای صحیح تئوریها و تکنیکهای تئاتری لازم است.
وی در ادامه سخنان خود به وضعیت تئاتر در کشور فرانسه اشاره کرد و گفت: در سالهای میانی دهه شصت در فرانسه، «آندره مالرو» وزیر فرهنگ و هنر فرانسه با سیاست فرهنگی جدید خودش از طریق آزاد گذاشتن همه گروههای تئاتری و حمایت کامل مالی و معنوی و تأمین مخارج مکانهای استیجاری، چنان شکوفایی و حرکتی در تئاتر کشور فرانسه پدید آورد که اگر به تاریخ تئاتر مدرن اروپا رجوع کنیم میبینیم که این حرکت نه تنها در این کشورهای اروپایی، بلکه تقریباً همه تئاترهای جهان را دگرگون کرد و به همین دلیل است که ما اکنون در هر شهر کوچک و بزرگ اروپایی میبینیم تئاتر و فرهنگ تئاتری با دهها سالن و گروههای نمایشی بخشی از بافت لاینفک هر شهری محسوب میشود.
حسینی مهر با بیان اینکه ما هیچ راه و مفری نداریم جز آنکه ستاره سازیها و پیشکسوت بازیهای کلیشهای را کنار بگذاریم و فرمان را به دست کسانی بسپریم که انرژی بیشتر و حرفهایی تازه و نو برای گفتن دارند، حتی اگر درکشان برای ما دشوار باشد، تأکید کرد: ما ناچاریم راه را آن هم با احترام و اعتماد کامل و توجه به دایره تنهایی هر هنرمند برای خلاقیتهای کلکتیوش باز و امکانات پیشرفتش را فراهم کنیم. اجازه ندهیم برای انتشار یا اجرای اثری از خوانهایی بیشمار عبور کند؛ از پیشنهاد متن نمایشنامه به «مرکز» گرفته تا کلنجار رفتن با هیأت نظارت بر نمایش آن هم در چندین مرحله برای توافق بر سر کم یا زیاد هرس کردن متن، یا با سگدو زدن در راهروها برای گرفتن محل و امکانات تمرین، تا بازبینیهای مکرر و سر آخر زور زدن و جاکردن به هر قیمتی در لیست اجراهای جشنوارهای در این سو یا آن سوی کشور.
این کارگردان با سابقه تئاتر با اشاره به اینکه مخارج هنرمندان ما و تأمین یک زندگی معمولی و متوسط هم حدیث مفصل دیگری است که بهتر است حرفش را نزنیم، متذکر شد: فقط هشدار که جوانان هنرمند کشور این روزها راه گریز از همه معضلات را متاسفانه در خارج شدن از کشور میبینند و یا قوت روزانه خود را با کارهایی نازل برابر دوربینها میدانند و یا رو آوردن به مشاغل غیر هنری مثل نقاشی ساختمان، پیک موتوری، دستفروشی، شاگرد دلالی در بنگاههای زمین و ماشین و مسکن، تا در نهایت تبدیل شوند به شخصیتهای داستانهای تخیلی؛ به تمساحانی پیر و خسته که نای پراندن مگسی را هم نداشته باشند.
آموزش تئاتر امروز ما لنگ میزند و نابسامان است. ما دانشکدههای تئاتر داریم ولی خود رشته تئاتر در حاشیه است. به عبارت دیگر طبق برنامهریزی درسی و فضای موجود آموزشی، دانشجویان تئاتر این رشته را در حاشیه یاد میگیرند وی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: اجازه بدهید کمی هم از وضعیت دانشکدههای تئاتر بگویم و خیالتان را با جملهای راحت کنم که آموزش تئاتر امروز ما لنگ میزند و نابسامان است. ما دانشکدههای تئاتر داریم ولی خود رشته تئاتر در حاشیه است. به عبارت دیگر طبق برنامهریزی درسی و فضای موجود آموزشی، دانشجویان تئاتر این رشته را در حاشیه یاد میگیرند. به نظر من شرح وظایف و دروس دانشکدههای تئاتری هنوز تعریف علمی و آکادمیک نشده است، اگر هم تعریف شده، به بیش از سه دهه پیش برمیگردد که مختص همان دوران بوده در حالی که نیازهای نسل امروز با نیازهای نسلهای گذشته کاملاً متفاوت است.
حسینی مهر توضیح داد: سرفصلهای درسی امروز ما در رشته نمایش برمیگردد به سال ۱۳۶۵ که شورای عالی برنامه ریزی، دروس دانشگاهی را به تصویب رساند، به همین دلیل امروزه شکاف بزرگی بین صحنههای تئاتر ما با آن چیزی که در دانشکدههای تئاتری تدریس میشود وجود دارد.
این مدرس تئاتر تصریح کرد: هنر تئاتر یک هنر صرفاً نظری یا صرفاً فکری نیست و دانشجویان این رشته به هیچ عنوان دانشجویان ادبیات و یا حقوق نیستند که روی صندلیهایشان بنشینند و فقط یادداشت بردارند. تئاتر، هنر عمل و رفتار است. همان عنصری که در دانشکدههای تئاتری ما غایب است. دوره آموزش در یکی از دانشکدههای معتبر جهان یعنی «کنسرواتوار هنرهای دراماتیک» پاریس، بیشتر از سه سال نیست. در آنجا یک سطر هم تئوری تدریس نمیشود، فوق لیسانس و دکترایی هم در کار نیست. پنج روز در هفته و روزی هشت ساعت فقط به دروس عملی میپردازند، کادرهای بازیگری و کارگردانی و طراحان گوناگون صحنه و نور و لباس پرورش میدهند، شش ماه قبل از فارغالتحصیلی هم به طور قطع همه آنها در یکی از تئاترهای کشور استخدام میشوند.
وی با بیان اینکه بعضی وقتها فکر میکنم شاید چون دانشکدههای فعلی ما نمیتوانند نیازهای آموزشی لازم را به درستی برآورده کنند، این روزها کلاسهای آزاد با شهریههای کلان این همه طرفدار پیدا کرده است چون حداقل در آنجا به آنها قول چند دقیقه بازی در فلان سریال یا فیلمی داده میشود، اظهار کرد: امروزه بسیاری از استادان مجرب ترجیح میدهند در همان آموزشگاههای خصوصی تدریس کنند چون حداقل به موقع دستمزد منطقیتری دریافت میکنند اما در دانشکدهها متاسفانه ما شاهد رویهای نادرست در جذب و بهکارگیری کادر آموزشی هستیم و هر ترمی که میگذرد استادان لایق که اکثراً حقالتدریسی هستند یا حذف میشوند و یا خودشان ترجیح میدهند از تدریس انصراف دهند.
حسینیمهر در پایان سخنان خود تأکید کرد: جان کلام اینکه ما باید در بخش گزینش دانشجو، دروس گرایشهای مختلف تئاتری، تربیت و ترکیب کادر آموزشی، قابلیت بالای علمی و هنری استادان، مدیریت آگاه و با تدبیر دپارتمانهای تئاتری، امکانات و فضای آموزشی، روابط دانشجوها و استادان با مراکز بینالمللی تئاتر، دوران بعد از فارغالتحصیلی دانشجویان، و فعالیتهای فوق برنامه آنها رویه دیگری در پیش بگیریم، آن هم از طریق نشستهای تخصصی و سمینارهای پژوهشی با حضور پژوهشگران، مدرسان، و خود دانشجویان و حتی نمایندگان خانوادهها.
نظر شما