خبرگزاری مهر - گروه استانها - کوثر کریمی: طی سالهای اخیر فعالیتهای نفتی در هورالعظیم شدت گرفته و روشهای سنتی برداشت نفت و عدم روی آوری به روشهای نوین (برداشت نفت از زیرآب بدون احداث جاده و با راه اندازی تجهیزات نفتی بیرون از آب) باعث شده تا نفسهای هورالعظیم به شماره بیفتد.
البته فعالان محیط زیستی اعتقاد دارند که همان شیوههای قدیمی هم یک سری الزامات زیست محیطی دارد که متأسفانه نفت نسبت به اجرای آنها اقدام نکرده و با گذشت بیش از یک دهه فعالیت در هورالعظیم اهتمامی در این زمینه ندارد.
طی بیش از ۱۰ سال گذشته مسئولان بسیاری از ضربه وزارت نفت به تالاب برای برداشت نفت انتقاد کرده بودند؛ در حالی که شرکتهای نفتی کشور ژاپن حاضر به اجرای پروژه برداشت نفت از هورالعظیم بدون آسیب به تالاب بودند ولی کاهش هزینههای شرکت چینی مجری کار با قید شرط خشک بودن تالاب از سوی مسئولان به عنوان گزینه اجرایی انتخاب شد.
یکی از دلایل عدم آبگیری تالاب در زمان بروز سیلاب نیز محافظت از تجهیزات نفتی موجود عنوان شد و اعتراضات تا جایی ادامه داشت که با ورود سپاه دایک های تالاب شکسته شد و با آبگیری در سطح گسترده از بروز خسارتهای فاجعه بار بیشتر برای مردم چند شهر استان خوزستان جلوگیری کرد.
جاده سازی های نفت و جزیره سازی تالاب طبیعی و ارزشمند هورالعظیم باعث شد تا به شکل یک دریاچه مصنوعی درآمده و گویا برای آثار زیانبار خشکی هور از جمله کانون ریزگرد، بیکاری و معضلات اجتماعی ناشی از آن هیچ دلی نگران نیست.
تخریبهای وزارت نفت دلیل عدم ثبت هورالعظیم در کنوانسیون رامسر / نفت مانع پارک ملی شدن تالاب
فعال زیست محیطی خوزستان در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: امروز حفاری نفت در آب و دریا هم امکان پذیر و پلتفرمهای مخصوص حفاری در آب وجود دارد اما موضوع تغییرات شدید در هور العظیم فقط مربوط به محوطه سازی برای حفر چاه نفت نیست بلکه اصلیترین آسیب مربوط به جادههایی است که برای دسترسی به چاههای نفت ایجاد شد.
کرامت حافظی ادامه میدهد: این جادهها علاوه بر اینکه باعث ایجاد حوضچهها و قطع ارتباط آب در نقاط مختلف هور شده و نظم پیکره آبی هور را بر هم ریختهاند؛ مضرات فراوان دیگری نیز دارد که از آن جمله میتوان به تصادف جادهای گونههای فراوان حیات وحش در هور العظیم اشاره کرد که تعداد فراوان گونههای مختلف حیات وحش در جادههای دسترسی وزارت نفت کشته میشوند.
او یادآور میشود: در این میان برخی گونهها مانند سسک نیزار خوزی (Basra Reed Warbler) گونه در حال انقراض جهانی هستند؛ تصادفات جادهای این پرندگان کوچک (تنها حدود ۱۵ سانتیمتر طول بدن دارد) چشم گیر نیست در حالی که ارزش حفاظتی این گونه مانند پلنگ ایرانی است و هر دو در رده (Endangered) در خطر انقراض جهانی هستند.
این فعال محیط زیستی خوزستان عنوان میکند: تصور کنید تصادفات جادهای مانند این است که روزی دهها پلنگ ایرانی در هور العظیم کشته شود؛ هورالعظیم جزو محدود زیستگاه زادآوری سسک نیزار خوزی در جهان است و این گونه بسیار مورد علاقه پرنده نگرهای اروپایی است.
حافظی اضافه میکند: پرنده نگری صنعت پر درآمدی اینکه برای هورالعظیم به عنوان بهشت پرندگان خاورمیانه میتواند توسعه یابد ولی این تعداد کشتار به وسیله تصادفهای جادهای بسیار نگران کننده است.
او بیان میکند: همچنین این جادهها باعث تردد فراوان و بیش از حد صیادان، شکارچیان و متخلفان شده است؛ حتی عده فراوانی برای صیادی تفریحی به هور العظیم می آیند، افرادی که رزق و روزی آنها به صیادی وابسته نیست.
این فعال محیط زیستی خوزستان میگوید: موضوع دیگر اینکه تعداد محیطبان ها کم است و حتی این منطقه وسیع که باید حدود پنج پاسگاه محیط بانی داشته باشد تنها یک پاسگاه محیط بانی با تعداد اندک نیرو دارد؛ همچنین حضور کمپهای فراوان وزارت نفت باعث حضور تعداد بسیار زیاد سگ شده که پیش از این در این منطقه زیستگاه نداشته و به عنوان گونهای اهلی و خانگی برای حیات وحش گونه مهاجم محسوب میشود.
حافظی میافزاید: از آنجا که در هورالعظیم و تالابها پرندگان روی زمین یا نزدیک سطح زمین آشیانه سازی کرده و یا پستانداران و جوندگان که برخی اندک و منحصر به فرد هستند و تنها در زیستگاه هورالعظیم زندگی میکنند، در برابر این تعداد فراوان سگ که با غذادهی یا دفع نادرست پسماند توسط اقامتگاههای صنعت نفت ازدیاد یافتهاند، بی دفاع هستند؛ سگها به راحتی تخم و جوجه پرندگان را نابود و جوندگان و پستانداران را شکار میکنند.
او اظهار میکند: خطوط انتقال برق هوایی در تالاب نیز باعث برق گرفتگی پرندگان میشود و در واقع هورالعظیم از منظر تالابی خارج و مانند یک کارگاه وسیع پر رفت و آمد و ناامن شده است.
این فعال محیط زیستی خوزستان پیشنهاد میکند: اما در همین شرایط هم میشود استانداردهای زیست جانوری را در تالاب افزایش داد؛ مثلاً ایجاد سرعتکاه و تابلو حداکثر سرعت ۳۰ کیلومتر، ایجاد ارتباط آبی کافی میان جاده و استانداردهای دیگری که اجرا نشده و نظارت هم نمیشود.
حافظی تشریح میکند: این مشکلات و این همه حضور فراوان انسان حتی باعث آتش سوزیهای متعدد میشود که باید وسایل اطفای حریق هوایی در تالاب هورالعظیم همیشه فراهم باشد و صنعت نفت میتواند این موارد را فراهم کند؛ از سوی دیگر آلودگیهای هوا با فلرها و مشعلهای نفتی، خاکبرداری، جادهسازی و در برخی موارد نشت نفت نیز از دیگر مشکلات هورالعظیم است.
او میگوید: اگر به این مشکلات عدم تأمین حقابه زیستی کرخه و هورالعظیم را هم اضافه کنیم که رهاسازی آب با وقفه انجام شده میتوان گفت تنها زیر ۱۰ درصد از حوضچههای شمالی تاکنون آبگیری شده است.
این فعال محیط زیستی خوزستان تاکید میکند: هورالعظیم گنج تالابهای خاورمیانه است که گونههای منحصر به فرد مانند شنگ (سمور آبی) میان رودان که تنها زیستگاه آن در ایران (تالاب هورالعظیم) است و بیش از ۳۰۰ گونه جانوری را در خود جای داده که برخی از آنها در خطر انقراض جهانی هستند؛ برخی نیز مهمترین و یا حتی تنها زیستگاه آنها در جهان این تالابهای رو به نابودی میان رودان هستند.
حافظی با گلایه انتقاد میکند: با وجود این همه اهمیت زیستمندان و زیستگاه متأسفانه هنوز تالاب هورالعظیم در کنوانسیون بین المللی رامسر ثبت نشده در حالی که این منطقه حتی میتواند پارک ملی باشد؛ این در حالی است که بخش عراقی هورالعظیم در کنوانسیون بین المللی رامسر ثبت و پارک ملی شده است؛ اما تنوع زیستی بخش ایرانی غنیتر است و این تخریبها و دست اندازی وزارت نفت یکی از دلایل عدم ثبت هورالعظیم در کنوانسیون رامسر و عدم تبدیل آن به پارک ملی است.
نماینده مردم دشت آزادگان در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر میگوید: بازدید هوایی از هورالعظیم دردی را دوا نمیکند چون میزان واقعی آب موجود در تالاب را نشان نمیدهد؛ اکولوژی و طبیعت هورالعظیم شکسته شده و سوءمدیریت در منابع آبی خوزستان اصلیترین دلیل بروز مشکلات اخیر است.
قاسم ساعدی ادامه میدهد: تالاب ۸۵ درصد زنده نیست و درصد زنده بودن آن به ۶۰ هم نمیرسد؛ گاومیشها امکان پرورش را در استخر ندارند و حیات آنها مثل ماهی به آب وابسته است، بنابراین هنگامی که آب در هورالعظیم جریان نداشته باشد، اکسیژن از بین میرود.
وی با اشاره به اهمیت تالاب بین المللی هورالعظیم فعالیتهای نفتی در این تالاب را علت اصلی از بین رفتن یکپارچگی هور دانسته و عنوان میکند: هرچند برای تأمین حقآبه تالاب تلاشهای خوبی صورت گرفت ولی نفت به الزامات زیست محیطی اهمیت نمیدهد و پسماند و مواد شیمیایی را در تالاب رهاسازی میکند که به تبع موجودات زنده تالاب و حتی رشد نیزارها از بین میرود.
به گزارش خبرنگار مهر، تالابها ریههای تنفس زمین هستند و مرگ تالاب یعنی مرگ زندگی و انسانها؛ در شرایطی که خشکسالی و بحران بی آبی ناشی از سوءمدیریت منابع آبی دامن گیر تالاب هورالعظیم شده فعالیتهای نفتی نیز زخم ناسوت دیگری بر پیکر نیمه جان تالاب هورالعظیم است.
همانطور که معصومه ابتکار رئیس سابق سازمان حفاظت از محیط زیست کشور چندی قبل به خشکاندن عمدی هورالعظیم با دستور و مصوبه شورای عالی امنیت ملی اشاره کرده نفت عامل اصلی خشکاندن هورالعظیم است اما باید پرسید تاوان خشکاندن هور چیست؟
دستکاری در طبیعت و نابودی گونههای جانوری و گیاهی کمیاب به قیمت استخراج نفت و درآمد نفتی آن هم با هدف خام فروشی؟ هور را بخشکانیم، گونههای جانوری و گیاهی نایاب را نابود و حیات تالاب نشینان را تخریب کنیم تا چند چاه نفت بیشتر بزنیم و تنها روی کاغذ به یک سری عدد و رقم افتخار کنیم؟
کدام عقل سلیم چنین خطایی را میپذیرد؟ اصولاً فایده مخازن نفتی مشترک برای ایران چقدر است که چنین اشتباه فاجعه باری را دامن زده است؟ اما آنچه مشخص هست ضرورت تعطیلی کامل و بی قید و شرط همه فعالیتهای نفتی به شکل فعلی در هورالعظیم و برگرداندن حیات اولیه به آن و محاکمه متهمان خشکی هور یعنی وزارت نفت و تصمیم گیرندگان مؤثر در این زمینه است.
هرچند مادامی که نفت به محیط زیست احترام نگذارد و به تبع محیط زیست هم منفعلانه رفتار کند و رئیس سازمان محیط زیست کشور بعد از ترک مسئولیت خود از فشارهای سیاسی همکارانش در مدیریت ارشد کشوری خبر بدهد، نمیتوان به حل مشکلات خوش بین بود.
نظر شما