عادل فرهنگی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: بخشی از ظرفیتهای حوزه میراث فرهنگی کسانی هستند که سن بالایی دارند، بازنشسته شده و رفته اند و عملاً پیوند و ارتباطی با مجموعهها ندارند. این موضوع باید سرلوحه استفاده از نظام کارشناسی باشد. مادامی که هنوز نظام کارشناسی در جامعه و نظام مدیریتی ما به رسمیت شناخته نشده است، چطور میشود به بحث پیوند نسلها پرداخت.
وی تاکید کرد: باید تکلیف نسبت بین مدیر و کارشناس را مشخص کنیم. وقتی تکلیف اینها مشخص نیست، به خودی خود پیوند نسلها مغفول میماند. چون معلوم نیست اصلاً نظام کارشناسی و نظام مدیریتی چه نسبتی از اقتدار کاری در برابر یکدیگر دارند. ظاهراً در کشور ما اقتدار کاری فقط در نظام مدیریتی است و در نظام کارشناسی اصلاً وجود ندارد. بنابراین نسبت بین اینها ۱۰۰ به صفراست. هرچه مدیر بگوید همان است. معمولاً کمیتهها و شوراهایی که داریم هم جنبه مشورتی دارد. چون سیستم ما مسئولیت پذیری یک نفراست و او هم مدیراست در نتیجه در این سیستم اصلاً نظام کارشناسی معنایی ندارد.
فرهنگی خاطرنشان کرد: اگر بتوانید تعریفی برای نظام کارشناسی داشته باشید و اصولاً اعتباری برای آن قائل باشید این مسائل حل شده است. در غیر این صورت حرفهایی که در این زمینه زده میشود هیچ اثری نخواهد داشت بلکه زمانی مؤثر خواهد بود که تکلیف اعتبار نظام کارشناسی در مقابل نظام مدیریتی مشخص شود.
مشاور اسبق رئیس سازمان میراث فرهنگی وقت و مدیرکل سابق دفتر فنی معاونت حفظ و احیای میراث فرهنگی گفت: برگزاری نشستهای مشورتی زمانی مؤثر خواهد بود که یا آنچه که در نشست مطرح میشود، اجرایی شود یا در راستای آن برنامه ریزی هایی صورت بگیرد. البته اصلاً این طور نیست که این مسئله را مختص دولت فعلی بدانیم. خیلی مسئله را کلانتر می بی نم. هر مسئله کلانی باید دقیق و روشن باشد تا بتواند اجرا بشود. یکی از علتهایی که در کشور تعداد پروژههای نیمه کاره بیشتر از پروژههای تمام شده است، این است که از ابتدا تا انتهای برنامههای مختلف را یا ترسیم نمیکنیم یا اگر ترسیم میکنیم در مقام اجرا جزئیات آن را طراحی و برنامه ریزی نمیکنیم. بنابراین همه چیز روی هوا میماند و این مشکل بنیادی ما در این حوزه است.
نظر شما