۱۱ مهر ۱۳۸۵، ۲۰:۲۲

نگاهي به اصول مهم قانون اساسي(6)

تأكيد قانون اساسي بر حاكميت مردم بر سرنوشت خود

تأكيد قانون اساسي بر حاكميت مردم بر سرنوشت خود

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : يكي از نقاط عطف قانون اساسي ما ان است كه توانسته بخوبي ميان حقوق انسان و حقوق خالق جمع ايجاد كند. اين مقال قصد دارد با تكيه بر اين نكته قانون اساسي را مورد توجه قرار دهد.

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"،  يكي از اصول مترقي نظامهاي سياسي مدرن پذيرفتن حق حاكميت مردم بر سرنوشت اجتماعي خويش است. حاكميت انسانها بر مقدرات خود يكي از مهمترين حقوق اساسي مردم است . حال بايد ديد كه قانون اساسي جمهوري اسلامي چه جايگاهي براي اين حق اساسي در نظر گرفته است.

قانون اساسي طي اصل پنجاه و ششم جايگاه اين امر مهم را اين گونه مشخص كرده است : حاكميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را برسرنوشت اجتماعي خويش حاكم ساخته است. هيچ كس نمي تواند اين حق الهي را از انسان سلب كند يا در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد و ملت اين حق خداداد را از طرقي كه در اصول بعد مي آيد اعمال مي كند.

به نظر مي رسد طبق اين اصل دو نوع از حاكميت از هم تفكيك مي شوند يكي حاكميت الهي و ديگري حاكميت ملي يا مردمي. ابتداي اصل مقرر مي دارد كه حاكميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست . چرا كه او آفريننده جهان و انسان است و در دو بعد تكويني و تشريعي بر انسان ولايت دارد. پس حكم تنها از آن خداوند است.

اين اصل زير بناي تشكيل حكومت اسلامي است. چرا كه جمهوري اسلامي ايران نظامي است كه بر پايه ايمان به خداي يكتا و اختصاص حاكميت به او و لزوم تسليم در برابر امر او بنا شده است.

قانون اساسي حاكميت خداوند در جمهوري اسلامي ايران را از طريق اعمال قوانين اسلامي و رهبري اسلامي بيان مي كند. در همين زمينه اصل پنجم مي گويد: در زمان غيبت حضرت ولي عصر(عج) در جمهوري اسلامي ايران ولايت امر و امامت امت بر عهده فقيه عادل و با تقوي آگاه به زمان ، مدير و مدبر است كه طبق اصل يكصد و هفتم عهده دار آن مي گرد د.

اما اصل پنجاه و ششم در بخش دوم خود، حاكميت انسان بر سرنوشت اجتماعي خود را به رسميت مي شناسد كه از طرف خداوند به او اعطا شده است. اين بخش از اصل پنجاه و ششم مبين حاكميت مردم و دموكراسي است. در ادامه حتي نوعي ضمانت نيز براي آن در نظر گرفته چرا كه گفته است هيچ كس نمي تواند اين حق الهي را از انسان سلب كند يا در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد.

حال گذشته از اين كه قانون اساسي بر حق اساسي ملت در حاكميت بر سرنوشت خود اذعان دارد، حق حاكميت مردم بر سرنوشت اجتماعي و سياسي خويش مشاركت عملي و همه جانبه آنان را ايجاد مي كند.

در همين راستا قانون اساسي جلوه هاي مختلفي از مشاركت حقوقي ، سياسي و اجتماعي مردم را پيش بيني كرده است. از جمله اينكه انتخاب مقامات مهم و اصلي مملكت چه مستقيم و چه غير مستقيم از طريق راي مردم و برگزاري انتخابات است.

به گزارش "مهر" بنابراين قانون اساسي جايگاه خاصي براي حق حاكميت ملت قائل شده و راهكارهاي عملي شدن اين حق اساسي را نيز مشخص كرده است.

بايد تمام تلاشها در اين جهت باشد كه اين اصل مهم به نحوي هر چه بهتر و شايسته تر اعمال گردد چرا كه زيربناي بسياري از حقوق ديگر مردم است. البته اين نكته را هم نبايد از نظر دور داشت كه حاكميت الهي و مردمي هيچ گونه تضادي با هم ندارند اين دو در طول همديگر قرار دارند نه عرض يكديگر و از طريق حاكميت الهي، حاكميت مردمي را تقويت مي كند.

 

کد خبر 389284

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha