۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۹:۲۵

«لئوناردو داوینچی» به کتابفروشی‌ها رسید

«لئوناردو داوینچی» به کتابفروشی‌ها رسید

رمان «لئوناردو داوینچی» نوشته دمیتری مرشکفسکی با ترجمه جواد سید اشرف توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «لئوناردو داوینچی» نوشته دمیتری مرشکفسکی به تازگی با ترجمه جواد سید اشرف توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۱۳ چاپ شده است.

مرشکفسکی نویسنده روس، نماینده مکتب سمبولیسم در ادبیات این کشور است که حدود ۱۰۰ سال پیش، با استفاده از منابع و ماخذ، زندگی مستند لئوناردو داوینچی نقاش ایتالیایی شهیر عصر رنسانس را به قالب رمان درآورده است. در این رمان، به شخصیت درونی این نقاش پرداخته شده و مقاطع مختلف زندگی داوینچی از کودکی تا بزرگسالی روایت می شود. لئوناردو داوینچی در سیر اتفاقات این داستان از نوجوان تشنه علم و دانش تا پژوهشگری پر جنب و جوش در حوزه ریاضی، هنر و حکمت تغییر می کند.

نویسنده رمان در این کتاب، روح ناآرام و درون داوینچی را در عصر و دوره ای، توصیف و تشریح می کند که تصورات انسان از جهان و خلقت متزلزل و دگرگون شده است.

عناوین فصل های مختلف این کتاب به این ترتیب است: «چشمه کجاست؟»، «چه بشری! چه خدایی!»، «میوه مسموم»، «یادداشت های روزانه جووانی بلترافیو»، «عصر طلایی»، «دو همزاد»، «خیزاب های هرز»، «پر خواهیم کشید»، «یا قیصر یا هیچ»، «جانور سرخ»، «مونالیزا جوکوندا»، «انکیزیسیون مقدس»، «لئوناردو، میکل آنجلو و رافائل» و «مرگ شهاب پیشاهنگ».

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

لئوناردو در اواخر نوامبر ۱۴۹۸ چنان از تنگدستی به جان آمد که نامه ای به دوک مورو نوشت. در مدارک باقیمانده از لئوناردو چرک نویسی از این نامه به دست آمده است. این پیش نویس حاوی جملات ناتمام و فاقد رابطه درونی با یکدیگر است و به مِن مِن محجوبانه و ناشیانه مردی شباهت دارد که از فرط شرم و بیچارگی حتی شیوه التماس و گدایی را هم از یاد برده است: «سینیوره، خوب می دانم که عالیجناب مشغولیات بسیار مهم تری دارد؛ اما در عین حال خوف آن دارم که سکوتم موجبات خشم حامی بزرگوارم را فراهم آورد؛ و از این روست که بی پروا به خود جرئت می دهم وضعیت اضطراری و نیازهای اندکم را یادآوری کنم و توجه شما را به عواقب هنری که به سکون و تعطیل محکوم شده، جلب کنم...

«دو سال است که حقوقی دریافت نکرده ام. سایرینی که در خدمت آن عالیجناب انجام وظیفه می کنند، درآمدهای جانبی و ذخیره مالی دارند و می توانند مدتی صبر کنند و منتظر بمانند. اما من و هنرم، هنری که راستش را بخواهید با کمال میل حاضرم آن را با شغل پردرآمد و نان و آبداری عوض کنم...

«زندگی من وقف خدمت به آن عالیجناب است و من همیشه و روز و شب آماده اطاعت از فرمان های شما هستم...

«در مورد تندیس اصلا سخنی به میان نمی آورم، چون درک می کنم که فعلا زمان...»

این کتاب با ۵۲۵ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۲۰ هزار ریال منتشر شده است.

کد خبر 4002903

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha